استراتژی اقیانوس آبی چه کاربردی برای کسب و کارها دارد؟
استراتژی اقیانوس آبی چه کاربردی برای کسب و کارها دارد؟
استراتژی اقیانوس آبی، یک الگوی مدیریتی است که در هدفگذاری، برنامهریزی و اجرای وظایف، تمرکز خاصی بر اولویتبندی و مدیریت بهینه زمان دارد. این استراتژی، از اصول و مفاهیمی که از عمق اقیانوس ابی برگرفته شده است، برای بهبود کارایی و افزایش بهرهوری فردی و سازمانی بهرهمند است. در این مقاله از وبسایت رسمی وحید حاجی زاده، به بررسی اصول اساسی استراتژی اقیانوس ابی، راهکارهای عملی برای اجرای آن و تأثیرات مثبت آن در محیط کار و زندگی روزمره میپردازیم. از طریق شناخت عمیقتری از این استراتژی، امیدواریم که خوانندگان قادر باشند با بهرهگیری از اصول آن، به بهبود چشمگیری در مدیریت زمان و دستیابی به اهداف شخصی و حرفهای خود برسند.
استراتژی اقیانوس آبی چیست؟
استراتژی اقیانوس ابی به اصطلاح، یک مدل مدیریت زمان و وظایف است که بر اساس کتاب “اقیانوس ابی: اصول زمان مدیریتی برای زندگی موثر” نوشتهی استیون کاوی است. این استراتژی بر اساس مفهوم اقیانوس ابی است که در آن وظایف واجب به موجودیتهای کوچکتر (قطرات آب) تقسیم میشوند. اصل این استراتژی در تمرکز بر وظایف مهمتر و اولویتبندی بر اساس اهداف بلندمدت است.
اصول اصلی استراتژی اقیانوس ابی عبارتند از:
- تعیین اهداف مهم: تعیین اهداف کلان و مهم برای هدفگذاری و اولویتبندی وظایف.
- تجزیه و تحلیل وظایف: تجزیه و تحلیل وظایف به قطرات آب (وظایف کوچکتر) جهت اجرای بهینهتر.
- استفاده از زمانبندی هوشمند: بهبود تخصیص زمان بر اساس اهمیت و فوریت وظایف.
- تمرکز عمیق: اختصاص زمان متمرکز به وظایف بدون حواشی و انحرافات.
این استراتژی به افراد کمک میکند تا به صورت موثرتر و با کارایی بیشتری وظایف خود را مدیریت کنند.
استراتژی اقیانوس آبی چگونه میتواند به کسب و کارها کمک کند؟
استراتژی اقیانوس آبی در کسب و کارها میتواند به چندین شکل مفید باشد:
ابتکار و نوآوری
این استراتژی تشویق به ایجاد محصولات و خدمات نوآورانه و منحصر به فرد است که از رقبا متمایز شوند. ایجاد ایدهها و راهکارهایی جدید میتواند بازار جدیدی را برای کسب و کار ایجاد کند.
تعیین بازار جدید
با تمرکز بر ارائه محصولات و خدماتی که در بازارهای جدید یا به شکل جدید جذابیت داشته باشند، کسب و کارها میتوانند به دستههای مشتریان جدید وسیعتری دست یابند.
کاهش رقابت
با ایجاد مزایای منحصر به فرد، استراتژی اقیانوس آبی میتواند کمک کند تا رقبا در کمترین حد ممکن شناسایی شوند و بهطور مستقیم با آنها رقابت نشود.
ارتقاء ارزش مشتریان
تمرکز بر خلق ارزش برای مشتریان و ارائه خدمات یا محصولاتی با کیفیت بالا میتواند باعث جلب و نگهداشتن مشتریان و مشتریان جدید شود.
بهینهسازی هزینهها
با ترکیب هوش تجاری و بهرهوری در استفاده از منابع، استراتژی اقیانوس آبی میتواند به کاهش هزینهها و بهبود بهرهوری منابع کمک کند.
استفاده از استراتژی اقیانوس آبی ممکن است نیاز به تغییر در ساختار سازمانی و رویکرد کسب و کار داشته باشد، اما میتواند به طور قابل توجهی به رشد و پایداری کسب و کار کمک کند.
استفاده از اقیانوس آبی با استفاده از استراتژی فعلی سازمان شما
به احتمال زیاد، سازمان شما در حال حاضر بر اساس یک مدل برنامهریزی استراتژیک پیش میرود. خوشبختانه، استراتژی اقیانوس آبی بسیار انعطافپذیر است و میتوان آن را با مدل های دیگر انطباق داد که در این صورت، نیازی به جایگزینی اقیانوس آبی به عنوان استراتژی فعلی نیست و تنها میتوانید برنامه سازمان خود را با استراتژی اقیانوس آبی همگام کنید.
به این استراتژی به عنوان راهی برای دستیابی به بازارها و فرصتها، برای یک سازمان جدید یا سازمانی که به دنبال رشد است فکر کنید. همچنین استراتژی فعلی شما میتواند به اجرای ایدههای اقیانوس آبی کمک کند.
همچنین با استفاده از سوالات کلی زیر میتوانید موقعیت اقیانوس آبی سازمان خود را ارزیابی کنید.
- سازمان من چه کارهایی را خوب انجام میدهد؟
- چرا مشتریان ما را انتخاب میکنند و با ما میمانند؟
- رقبای ما چه اقداماتی میکنند؟
- چرا مشتریان ایدهآل ما ممکن است راهحل متفاوتی را انتخاب کنند؟
- اقیانوسهای سرخ کجا هستند؟
- کدام ویژگیها و مزایای سازمان ما به رقبا بیشترین شباهت ممکن را دارد؟
- اقیانوس آبی ما چیست؟
- چه چیزی به مشتریان خود ارائه میدهیم که هیچ کس دیگری نمیتواند؟
نمونه های موفق از اجزای استراتژی اقیانوس آبی
اوبر (Uber)
اوبر با معرفی سرویس تاکسی آنلاین، نحوه رفتوآمدهای درون شهری و خارج از شهر مردم را متحول کرد. اگرچه این محصولِ کاملا جدیدی نیست، اما اوبر توانست مشکل معطلیهای بسیار در خیابان برای دسترسی به تاکسی را کاهش دهد و حتی از بین ببرد. علاوه بر این، ردیابی سفر را امکانپذیر کرد، مشکلات پرداخت را حل کرد و همچنین خدمات فوری را نیز به سرویس خود اضافه کرد.
آنها از فناوری به عنوان ابزاری برای راحتتر شدن زندگی رانندگان و مسافران استفاده کردند. رانندگان نیز به صورت آنلاین به درآمد خود دسترسی دارند و با کمک این اپلیکیشن میتوانند، بررسی کنند که چه میزان از هر سفر، دریافتی دارند.
متا (Meta)
متا مثال دیگری از این استراتژی و چگونگی تبدیل اقیانوس قرمز به اقیانوس آبی است. در اکتبر سال ۲۰۲۱، مارک زاکربرگ (Mark Elliot Zuckerberg)، مدیرعامل فیسبوک اعلام کرد که نام جدید فیسبوک به متا تغییر داده شده است. هنگامی که فیسبوک شروع به کار کرد، در خط مقدم اقیانوس آبی خود، که به عنوان شبکه اجتماعی شناخته میشود، قرار داشت. بیش از یک دهه بعد، شبکههای اجتماعی تبدیل به یک اقیانوس سرخ شدند.
با تغییر نام، متا میتواند محصولات خود را به ماهیتی جدید، هیجانانگیز و شکستناپذیر تبدیل کند: «متاورس» (Metaverse). در متاورس، زاکربرگ هولوگرامها، واقعیت مجازی و جهانهای دیجیتال را به تصویر میکشد که شبیه دنیای فیزیکی هستند. اگرچه هنوز تغییر استراتژی فیسبوک به سمت اقیانوس آبی ثابت نشده، اما واضح است که ایده پرش از اقیانوس قرمز رسانههای اجتماعی، به اقیانوس آبی متاورس در این تصمیم نقش داشته است.
نتفلیکس (Netflix)
نتفلیکس زمانی وارد صحنه شد که بلاکباستر (Blockbuster) از نظر آماری در صدر جدول اجاره ویدیو قرار داشت. نتفلیکس به جای تلاش برای رقابت با این غول محبوب، بازار مخصوص خودش را با ایجاد یک نوع کاملا جدید از خدمات آنلاین اجاره DVD به وجود آورد. از پست به جای فروشگاههای فیزیکی استفاده کرد و پرداخت ماهانه با کارمزد ثابت آن، دو مشکل عمده را که بسیاری از مشتریان بلاکباستر تجربه کرده بودند، حل کرد: عدم بازگشت هزینه در صورت پشیمانی، هزینۀ دیرکرد بازگردانی DVD.
مشتریان نتفلیکس میتوانند یک DVD را تا زمانی که میخواهند، بدون پرداخت هزینههای دیرکرد، نگاه دارند. به علاوه، آنها میتوانند بدون نیاز به ترک خانه، ویدیویی را برای اجاره انتخاب کنند. نتفلیکس از آن زمان با تغییر از DVD به استریم (Stream) و سپس با ایجاد نمایشها و فیلمهای خود به نوآوری ادامه داده است. این شرکت با استفاده از استراتژی اقیانوس آبی، توانسته است به طور مداوم به سمت بازارهای جدید و غیرقابل رقابت، برای افزایش و جذب تقاضا حرکت کند.
در نتیجه
در نتیجه، استراتژی اقیانوس آبی با تمرکز بر نوآوری، تفاوت، و ارتقاء ارزش، به کسب و کارها این امکان را میدهد که از راهکارهای جدید بهرهمند شوند و در بازار رقابتی به چالش بپردازند. با اجرای این استراتژی، میتوان مزیت رقابتی پایداری بر دیگران داشت و به سازمانها این امکان را میدهد تا در مسیر رشد و توسعه پایدار حضور داشته باشند.